صوفی می خواهد خدا را این جا و اکنون بشناسد. او نمی خواهد مانند دیگران تنها به شیوه انفعالی طبق اراده خدا زیست کند. او می خواهد در هر لحظه از زندگی خویش با جهاد اکبر طبق اراده خدا زیست کند. او می خواهد پیوسته به یاد خدا باشد، و به همین دلیل می خواهد از جنبه بیرونی به جنبه دورنی بگراید.
تصوف به یک معنا درون گرایی در اسلام است. تصوف همان رازورزی یا mysticism است و به رازهای الهی مربوط می شود. این واژه در لاتین به معنای بستن دهان و سکوت است. گذر از جهان صوت به جهان سکوت.
این جاست که تحولی باید صورت بگیرد، زیرا همه ما آشفته هستیم. ما چه متدین چه غیر متدین، ذهنمان آشفته است. نتیجه تصوف توانایی تمرکز و جمع کردن ذهن در مرکز آن است. تمرکز یعنی گرایش به مرکز. بنابراین پیداست که مرکز آن قلب انسان است که عرش رحمان نیز هست و سپس زیستن بر مبنای آن مرکز، فن تصوف است.
در مرکز زیستن عملا زیستن با ذکر و در حضور خداوند در همه اوقات است. آسان ترین راه برای کمال و بالخره قدیس شدن این است که در همه کارها خدا را به یاد داشته باشیم.
ولی این امر دشوارترین راه در جهان نیز هست، زیرا انسان پیوسته در غفلت و آشفتگی به سر می برد.
درباره این سایت